ضرورت دوری از همنشین دنیادوست
ضرورت دوری از همنشین دنیادوست
سؤال: در خصوص زهد، همنشین خیلی مؤثر است؛ ولی معمولاً ما آدمهایی که اهل زرقوبرق و تجملات بیشتری هستند را بیشتر تحویل میگیریم.
پاسخ استاد:
-
دیوار ایمان کوتاه
برخی متأسفانه خیلی ضعیف هستند؛ یعنی دیوار ایمانشان اینقدر کوتاه است که راحت یک زرقوبرقی میتواند از دیوار ایمانشان بپرد و کل ایمانشان را ازشون بقاپه و ببره.
-
اتحاد عامل و عمل
در بحث غرور بیان شد که مردم وقتی ثروت و زرقوبرق و همایش قارون را دیدند گفتند ایکاش ما هم بهره داشتیم؛ ولی قرآن این آدمها را نکوهش کرده؛ اقتضاء قاعده اتحاد عامل و عمل این است که اگر قرار است اهل زهد باشیم باید از دنیا و از زرقوبرقش و از آدم مبتلا به دنیا باید کناره باشیم چرا؟ چون اتحاد عامل با عمل یعنی کسی که اهل زهد است میشود زاهد و با زهد، اتحاد پیدا میکند کسی که زاهد نیست با چه اتحاد دارد؟ معلوم است که با دنیا و با تعلقاتش؛ این مسری است؛ لذا باید پرهیز کرد و فاصله را حفظ نمود حقیقتاً یک سارس و کرونا و ایدزی است این مثالها را عنوان کردیم که ترسش را لمس کنیم.
-
راه حل:
چه کنیم؟ باید برویم سراغ کسی که اهل زهد است المجالسة مؤثّره
تو اول بگو با کیان زیستی
پس آنگه بگویم که تو کیستی
-
اطراف معرّف مرکز
قاعده دیگری وجود دارد که میگوید اطراف، معرّف مرکز هستند ما با هر کسی که رفیق باشیم و جزء اطرافیان ما محسوب شود او ما را تعریف میکند؛ چه کسی را انتخاب کنیم؟ کسی که اهل زرقوبرق دنیاست و اهل رعایت نیست یا کسی که خداپرست است و زاهد است و نفسپرست نیست خداپرست است دنیاپرست نیست خداپرست است اهل نفسانیات و تعلقات نفسانی نیست موحد است مسلمان است مؤمن است؟! این شخصیت با این خصوصیات را باید برای حشرونشر و آمد و شد انتخاب کرد.
-
زاهد واقعی کیست؟ (معرفی یک شاخص)
آقا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمودند: إذا هَرِبَ الزّاهِدینَ مِنَ النّاسِ فَاطلُبهُ؛ هرگاه زاهد از مردم بگریزد، پس جویای او باش. ناس اینجا یعنی اهل نفس یعنی افرادی که تربیت نشدهاند اگر زاهدی دیدید که از آدمهایی که مبتلا هستند کنارهگیری میکند دنبال این زاهد بروید این شاخص است.
إِذَا طَلَبَ اَلزَّاهِدُ النَّاسَ فَاهْرُبْ مِنْهُ؛ هرگاه دیدی زاهد در جستجوی مردم (اینجا یعنی مردم اهل نفس و دنیاپرست و اهل زرقوبرق) و به دنبال آنهاست از او بگریز (و بدان که حقیقت ندارد و فریبکار است).
این بیان آقا یک شاخص بسیار مهمی است.
-
گوشَت به دهان رفیق زاهدت باشد
قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: یَا أَبَا ذَرٍّ إِذَا رَأَیْتَ أَخَاکَ قَدْ زَهِدَ فِی اَلدُّنْیَا فَاسْمَعْ مِنْهُ فَإِنَّهُ یُلْقَى إِلَیْهِ اَلْحِکْمَةُ؛ ای ابوذر! هر گاه دیدی برادرت به دنیا پشت کرده است، به سخنان او گوش کن؛ زیرا او حکمت تعلیم میدهد.
چون به او حکمت داده شده گوشَت را به دهان این آدم بسپار خدا از دهان و زبان او با تو حرف میزند؛ ما باید از شاخصی که خداوند به ما معرفی کرده بهره ببریم. با کی رفیق شویم و حشرونشر داشته باشیم؟ خداوند میفرماید با انسان زاهد با انسان مبرا و پاک از تعلقات دنیا
-
خانه جای مقدسی است
آدم حقه باز و دغل که همیشه دنبال دنیا و فریبکاری است دو زار به دنبال حشر و نشر نمیگردد نباید او را در خانه راه داد خانه جای مقدسی است.
یادآوری عرض میکنم هم خودم باید زهد را تمرین کنم و زاهد باشم و هم رفیق زاهد انتخاب کنم تا این دوره و برهه و این عقبه و گردنه زندگی را سالم رد کنم به عبارت دیگر هم رفیق خوب و زاهد انتخاب کنم هم قابل باشم و یک نفر هم من را انتخاب کند اینجوری اگر رفیق زاهد داشته باشم و در نقشه من هم زهد باشد زاهد، بار خواهم آمد حشرونشر با آدمی که از زرقوبرق کنار است بسیار مهمه.
به اهل بیت عصمت و طهارت عرض میکردند کنار شما خیلی خوبیم از شما فاصله میگیریم حال دلمان به هم میریزد
بحار الأنوار عن سَلاّم: کنتُ عند أبی جعفرٍ علیهالسلام فَدَخَلَ علَیهِ حُمرانُ بنُ أعیَنَ فَسَأَلَهُ عن أشیاءَ، فلَمّا هَمَّ حُمرانُ بالقِیامِ قالَ لأبی جعفرٍ علیهالسلام: اُخبِرُکَ أطالَ اللّه ُ بَقاکَ و أمتَعَنا بِکَ أنّا نَأتِیکَ فما نَخرُجُ مِن عندِکَ حتّی تَرِقَّ قُلوبُنا و تَسلُوَ أنْفُسُنا عنِ الدنیا، و یَهُونَ علَینا ما فی أیدِی الناسِ مِن هذِهِ الأموالِ، ثُمّ نَخرُجُ مِن عِندِکَ فإذا صِرنا مَعَ الناسِ و التُّجّارِ أحبَبنا الدنیا!
بحار الأنوار ـ به نقل از سلاّم: خدمت امام باقر علیهالسلام بودم که حمران بن اعین وارد شد و سؤالاتی کرد و وقتی خواست برخیزد به امام علیهالسلام عرض کرد: خداوند به شما عمر طولانی دهد و ما را از وجودتان بهرهمند سازد، میخواهم مطلبی عرض کنم، و آن این است که وقتی خدمت شما میآییم، تا زمانی که در محضر شما هستیم، رقّت قلب داریم و جانهایمان به دنیا بیرغبت است و مال و ثروت مردم برایمان ارزش و اهمّیتی ندارد، اما همین که شما را ترک میکنیم و به میان مردم و کسبه و تجّار میرویم، دوباره همان آش است و همان کاسه.
قالَ: فقالَ أبو جعفرٍ علیهالسلام: إنّما هِی القُلوبُ مَرَّةً یَصعُبُ علیها الأمرُ و مَرَّةً یَسهُلُ؛ امام باقر علیهالسلام فرمودند: دلها چنین هستند. دل یا قلب اسمش روش است دائم میچرخد گاه کار بر آنها دشوار میشود و گاه آسان میگردد.
ثمّ قال أبو جعفر علیهالسلام: أما إنّ أصحابَ رسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالوا: یا رسولَ اللّه ، نَخافُ علَینا النِّفاقَ! قالَ: فقالَ لَهُم: و لِمَ تَخافُونَ ذلکَ؟ سپس امام علیهالسلام فرمودند: اصحاب رسول خدا صلیالله علیه و آله به آن حضرت عرض کردند: ای رسول خدا! از نفاق بر خود میترسیم! رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمودند: چرا از آن میترسید؟
قالوا: إنّا إذا کُنّا عِندَکَ فَذَکَّرتَنا، رُوِعْنا وَ وَجِلنا و نَسِینا الدنیا و زَهِدنا فیها حتّی کَأنّا نُعایِنُ الآخِرَةَ و الجَنَّةَ و النارَ، و نحنُ عِندَکَ و إذا دَخَلنا هذهِ البُیوتَ و شَمَمْنا الأولادَ و رَأینا العِیالَ و الأهلَ و المالَ یَکادُ أن نُحَوَّلَ عنِ الحالِ التی کُنّا علیها عندَکَ، و حتّی کأنّا لَم نَکُن عَلی شَیءٍ، أ فَتَخافُ علَینا أن یکونَ هذا النِّفاقَ؟ عرض کردند: ما وقتی در محضر شما هستیم و ما را موعظه میفرمایید، بیم و ترس [از خدا و آخرت] دلمان را فرا میگیرد و دنیا را فراموش میکنیم و به آن بی رغبت میشویم، چنانکه گویی آخرت و بهشت و دوزخ را با چشم میبینیم. اما همین که به خانههای خود میرویم و بوی فرزندانمان به مشاممان میخورد و زن و بچه و ثروت را میبینیم، از آن حال و وضعی که در خدمت شما داشتیم تقریباً برمی گردیم، به طوری که گویی اصلاً آن حالت را نداشتهایم. آیا از این حالت، بیم نفاق بر ما دارید؟
فقالَ لَهُم رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: کلاًّ، هذا مِن خُطُواتِ الشیطانِ لِیُرَغِّبَکُم فی الدنیا، و اللّهِ لَو أنَّکُم تَدُومُونَ علی الحالِ التی تَکُونُونَ علیها و أنتُم عِندِی فی الحالِ التی وَصَفتُم أنفُسَکُم بِهَا لَصافَحَتکُمُ المَلائکةُ و مَشَیتُم عَلَى الماءِ. رسول خدا صلی الله علیه و آله به آنان فرمودند: هرگز؛ این از گامهایی است که شیطان بر میدارد، تا شما را به دنیا راغب سازد. به خدا قسم اگر همان حالت نزد من را در خانههایتان نیز داشتید، فرشتگان با شما دست میدادند و بر روی آب راه میرفتید.
حضرت یک کد مهم نشان دادند کد چه بود؟ با ما که هستید حالتان خوب است پس با ما که نیستید هر کجا هستید سعی کنید با ما باشید اگر جسمتان هم با ما نیست قلبتان به سمت ما باشد. مشکل اینجاست که جسممان که میرود قلبمان هم میرود.
آقا رسول الله مبرا بودند و کناره بودند اهل استفاده اضافی از دنیا نبودند در نتیجه قدرتی خداوند به او داده بود که وقتی کسی در محضر ایشان بود عملاً آنچه که خودشان چشیده بودند و به آن رسیده بودند افراد دور و برشان هر کسی در رج خودش آن را احساس میکرد و میچشید.
تضمین این فرمایشات دقت در این نکته است که این ها را امام باقر علیهالسلام دارند بیان میکنند این جملات را هم از قول رسول خدا میفرمایند و ایشان هم تازه قسم یاد میکنند که اگر این حالت استدامه پیدا کند که وقتی اینجا هم نیستید اینجا باشید این قابلیت را دارید که ملائکه نزول اجلال کنند و روی آب راه بروید و قابل دریافت معارف حقانی خواهید شد.
ما هر موقع در محضر آقای آشیخ ابوالحسن ایازی میرسیدم همین حال را داشتیم تا یک هفته کوک بودیم.
مرحوم آقای ایازی یک حسینیه کوچک داشت جمعوجور که نمد و حصیر بود و یک پنکهای بود که اگر برق بود پنکه میچرخید و اگر برق نبود بادبزن بود به تعداد زیاد بادبزن بود که بین مهمانها پخش کنند آقا اهل این تجملات نبود برخی آمدند گفتند آقا ترکمن نزدیک است بیا از این پشتیها و متکاهای ترکمنی بگذاریم مهمان میآید به دیوار تکیه ندهد فرمودند بر فرض، نظر شما را بپذیریم و متکا بگذاریم و متکا بگذارید و از این پشتیهای ترکمن بگذارید چند وقت دیگر شما میآیید به من میگویید این متکاها و نمدهای ترکمن با این نمد و حصیر جور در نمیآید فرش بگذارید حرف شما را گوش میدهیم فرش میگذاریم چند وقت دیگر میآیید میگویید اصلاً این اتاق به این فرش و پشتی نمیآید حرف شما را گوش میدهیم رنگ میکنید و همه این تغییرات و آخر هم میخواهید اینجا را بکوبید و یک چیز بزرگتر درست کنید؛ فرمودند با طناب شما وارد این چاه نمیشوم. مرحوم استاد آشیخ ابوالحسن ایازی تا آخر زاهد بود.
پاورقی:
این خیلی مهم است که گفتهاند: «المجالسه مؤثّرة کالطبیعه الثالثه». این یعنی اگر شما کمکم با کسی معاشرت کردی، صفات او چنان در شما پیدا میشود که گویا همیشه و بالطبیعه این صفات را داشتهای. شما اگر با آدم دروغگو بنشینید و اتفاقاً روزی ده بار ببینید او دروغ میگوید، کمکم شما هم دروغگو میشوید. اگر او غیبت میکند، تو هم اهل غیبت میشوی. اگر خدای نکرده یک فسق و فجورهایی داشته باشد، مثلاً فحشایی و منکری انجام بدهد، در اثر همنشینی، آن صفات کمکم به تو هم سرایت میکند .
بالعکس اگر یک آدم نیکی باشد، صالحی باشد، اگر با کسی معاشرت کنی که ظهرها میبینی نافلهِ ظهر میخواند، تو هم کم کم نافلهخوان میشوی، یا با کسی هستی که نماز شبخوان است، شبها که میبینی بیدار میشود، نماز شب میخواند تو هم دلت میخواهد کمکم نماز شبخوان شوی. بعضی وقتها هم با کسی رفیق هستی، میبینی که هر روز چیزی به مردم میدهد، دست و دلش باز است، وقتی که ببینی این آدم دائماً انفاق میکند، تو هم کمکم دلت میخواهد اینجور بشوی و میشوی.
منبع: برنامه گنج سعادت تاریخ پخش در رادیو معارف 15 بهمن 1402 ساعت 18
به قلم مسعود رضانژاد فهادان